دختر نازمون پرنیکا

دخمل کوچولو روز به روز شیطون تر میشی.دوست داریی خودت غذا بخوری و همرو پخشو پلا کنی جیغهای خیلی بلند میزنی اگه خواستت براورده نشه که امیدوارم ترکش کنی.اگه کسی خواهرتو بغل کنه داد میزنی که تو هم بغل کنندا.دایی حمید بشکن ودست زدن وبوس رو یادت داده. ...

سلام خانمم.نمیدونی چه قد عسل شدی.تازگی ها یاد گرفتی دست میزنی. سرعت سینه خیز رفتنت هم  در حد جت شده.وقتی در ورودی رو باز میکنم جیغ میزنی تاذببریمت بیرون. دوست داری بغل باشی تا اینکه تو کالسکه بشینی. وقتی میریم بیرون همه برات غش وضف میرن انقدر  که خوشگل وخوشرویی.به همه میخندی .کافیه جلو مغازه ا ی وایسیم همه دورت جمع میشن وباهات بازی میکنن.خیلی بهت ابراز محبت میکنند .بعضیهاشونم که دیگه طاقت نمیارن وبغلت میکنن.برات صلوات میفرستن ومیگن رفتید خونه براش اسپند بریزید. از خدا میخوام همیشه سالم باشی واز چشم بد دور.خدایا دخترمو از تمام بلاها حفظ کن.هیشه مراقب گل دخترم باش.وقتی به تو میسپارمش خیالم راحته راحته.سپاسگذارم خدای مهربان. ...